2024-03-29T16:40:54Z
https://www.rudakijournal.ir/?_action=export&rf=summon&issue=3200
رودکی: پژوهش های زبانی و ادبی در آسیای مرکزی
رودکی
1388
10
23
عبدالواحد مُنظِم، پیشگام جنبش جدیدیه
صاحب
تبراف
در سدۀ بیستم میلادی، محققان دوران شوروی از تحلیل عمیق و همهجانبه راجع به نمایندگان جنبش جدیدیه دور مانده بودند؛ اما در دو دهۀ اخیر تحقیق و پژوهش دربارۀ این گروه که در تاریخ با نام «جدیدان» و آثارشان با عنوان «ادبیات جدیدی» شناخته میشود، در میان پژوهشگران تاجیکی رونق گرفته است. از میان نمایندگان نسل دوم معارفپروران تاجیک مقام و منزلت عبدالواحد منظم در جنبش جدیدی و بیداری فکری بسیار بزرگ است. در تاریخ افکار سیاسی و اجتماعی تاجیک، در کنار خدمات ادبی- مدنی، خدمت منظم در نسخهبرداری نوادرالوقایع احمد مخدوم دانش و مجموعۀ اشعار محمدصدیق حیرت را نمیتوان نادیده گرفت. بیمبالغه باید تأکید کرد که نوادرالوقایع در شکلگیری شخصیت منظم و انقلاب فکری او نقشی بزرگ داشته است. منظم در کنار آشنایی با این اثر، از طریق مطالعۀ نشریاتی مثل حبلالمتین، صراطالمستقیم، وقت، ملانصرالدین، سمرقند و... با بسیاری از مسئلهها و حوادث آغاز سدۀ بیست میلادی آشنا شد. همچنین او در راستای گسترش فعالیتهای معارفپرورانۀ خود به تدوین کتابهای تعلیمی برای مکتببچگان پرداخت؛ اما متأسفانه مکتب او در مدت کوتاهی ازسوی عوامل ارتجاعی بسته شد. پس از آن منظم با همکاری عدۀ دیگری چون عینی، حمدی، منصوراف و... سازمانی مخفی با نام «تربیت اطفال» تأسیس کرد و در ادامه با همکاری اعضای فعال این سازمان اقدام به تأسیس اولین روزنامه به زبان تاجیکی باعنوان بخارای شریف و بعد از آن نیز شروع به چاپ روزنامهای ازبکی با نام توران کرد. او مدتی نیز ریاست فرقۀ جوانبخاریان را برعهد داشت که بعد از تشکیل شعبۀ مسکویی این فرقه، از فعالیت در آن دست کشید.
عبدالواحد منظم
جدیدیه
تربیت اطفال
بخارای شریف
توران
2009
06
01
21
36
https://www.rudakijournal.ir/article_21707_361c3259e580552c593c61e0d46332ab.pdf
رودکی: پژوهش های زبانی و ادبی در آسیای مرکزی
رودکی
1388
10
23
دربارۀ منغیتیّه و میرزامحمد عظیمالدین سامی
زلفیه
حسناوا
میرزامحمد عظیمالدین سامی (۱۸۳۷-۱۹۰۸م) یکی از شخصیتهای معروف ادبیات و فرهنگ بخارا در نیمۀ دوم عصر نوزدهم میلادی است. او مدت زیادی در دربار امیرمظفر و امیرعبدالاحد بهعنوان واقعهنگار رسمی و دبیر مکاتبات و اسناد مهم تاریخی ایفای وظیفه کرده است. آثار سامی شامل تاریخ سلاطین منغیتیه، تحفۀ شاهی، و مثنویهای دخمۀ شاهان و مرآهالخیال است. مهمترین ویژگی مثنوی دخمۀ شاهان که سیمای سامی را همچون شخصی دلیر و شجاع نشان میدهد، آن است که وی نمایندگان خاندان منغیتیه را هجو کرده است. بنابراین هدف از نوشتن این مثنوی بیان دولتداری پادشاهان نبوده، بلکه مؤلف خواسته است که این پادشاهان ظلمپیشه را مذمت کند. مرآهالخیال که عبارت از ۱۲۱ باب است، مجموعۀ حکایات گوناگون ادبی، شرححال و مطایبهای است که سامی دربارۀ ۳۴ شاعر تاجیک سدۀ نوزدهم میلادی نوشته است. دربارۀ دیوان سامی تذکرهنویسان چیزی نگفتهاند؛ اما در تذکرهها و بیاضهای اواخر سدۀ نوزدهم میلادی اشعار زیادی از او درج شده است. اشعار سامی نوعی اعتراض او به کردار امیران دوران است. وی در غزلیاتش نارضایتی خود را از سیاست و کردار دولتمردان، اوضاع اجتماعی امارت بخارا و زندگی تنگدستانه و تیرۀ مردم زحمتکش انعکاس داده است. سامی همچنین بهعنوان منشی دانشمند و بااستعداد، تجربۀ چندینسالۀ خود را درخصوص نامهنگاری و به طور کلی انشانویسی در رسالۀ صنعت محزون جمعآوری کرده است.
میرزامحمد عظیمالدین سامی
منغیتیه
دخمۀ شاهان
مرآهالخیال
2009
06
01
37
48
https://www.rudakijournal.ir/article_21708_88ca210944ea8580ee231908d34b5201.pdf
رودکی: پژوهش های زبانی و ادبی در آسیای مرکزی
رودکی
1388
10
23
تحول دیدگاه اصلاحطلبان بخارا در مسائل نظری و عملی قدرت سیاسی
عبدالله
رهنما
یکی از مسائل مهمی که چه در زمان شوروی و چه پس از استقلال تاجیکستان در جدیدیهشناسی تاجیک مورد بحث است، نظر جدیدان دربارۀ سیاست و حاکمیت سیاسی است. بررسی منابع موجود در موضوع جدیدیه نشان میدهد کوششهایی که برای ارزیابی دیدگاه جدیدان دربارۀ مسائل فرهنگی و سیاسی به عمل آمده، هرگز نتوانسته است ماهیت واقعی این حرکت را نشان دهد. در این مقاله با درنظر گرفتن جهانبینی جدیدان، دیدگاههای بیواسطة آنها دربارۀ مسئلههای حاکمیت سیاسی بررسی شده و با تحلیل تعلیمات جدیدان بخارا دربارۀ حاکمیت سیاسی و ماهیت و خصوصیتهای آن نتایجی بدین شرح بهدست آمده است: ۱. دشواری تحلیل دیدگاههای جدیدان بهدلیل در دسترس نبودن آثار آنها؛ ۲. بیتوجهی جدیدان به موضوعات نظری مثل سرچشمۀ قدرت سیاسی، ماهیت حاکمیت و...؛ ۳. تأکید جدیدان در آغاز کار بر پیوند حاکمیت با عدالت و شریعت اسلامی و گرایش آنها در مراحل بعد به نظریۀ تشکیل دولت و حاکمیت سیاسی براساس ملت؛ ۴. رواج پدیدههای مهم سیاسی همچون محفل سیاسی، حزب سیاسی، برنامۀ حزبی و... برای نخستین بار ازسوی جدیدان و ورود فعالیت سیاسی تاجیکان به مرحلۀ معاصر؛ ۵. برگزیدن نظام سلطنت امارتی بهعنوان مدل ایدئال حاکمیت در مراحل اول فعالیت جدیدان؛ ۶. گرایش به جمهوریخواهی در مراحل بعدی و پس از اطمینان از اصلاحناپذیری حکومت بخارا؛ ۷. قائل شدن اختیارات وسیع برای شاخههای حاکمیت دولتی، انتخاب رهبریت اجراییه ازسوی شورا و حاکمیت قانونگذار ازطرف مجلس و حاکمیت قضایی ازجانب قضات انتخابی در نظام جمهوری تاجیکان؛ ۸. تأسیس دولت ملی تاجیکی ازطرف نمایندگان جدیدیه؛ ۹. استفاده از مفهوم گرافیک یا خط تحول فکری جدیدان برای تبیین ماهیت دینامیکی دیدگاههای آنها و استفاده از مفهوم رنگینکمان یا طیف افکار سیاسی آنها برای تبیین دیدگاههای شاخههای مختلف.
جدیدیهشناسی
جدیدان بخارا
نظریه
سیاست
حاکمیت سیاسی
2009
06
01
49
78
https://www.rudakijournal.ir/article_21709_f8ec9a52e2233d2e4aeb65eb026d6ca4.pdf
رودکی: پژوهش های زبانی و ادبی در آسیای مرکزی
رودکی
1388
10
23
روایتی خاطرهانگیز از ادیبی نوجو
مرتضی
زینالدیناف
ستارهای در تیرهشب رمان تاریخی نویسنده و دانشمند تاجیک، رسول هادیزاده، است که از روزگار یکی از شخصیتهای معروف و مشهور سدۀ نوزدهم میلادی، احمد دانش، آغاز میشود. این رمان حکایتی خاطرهانگیز است از بیداری اندیشه و افکار ادیب نوخواه و نوجو، احمد دانش که در بخارای شریف انقلاب فکری را بنیان گذاشت. در این رمان که محصول جستوجو و اندیشههای چندینسالۀ رسول هادیزاده است، مؤلف سیمای احمد دانش را در ارتباط با رویدادهای زمان، احوال اجتماعی- سیاسی، و اقتصادی و فرهنگی بخارا تصویر کرده است؛ بنابراین، سیمای مرکزی این اثر احمد دانش است و همۀ رویدادها با شرکت او سرعت میگیرد. هادیزاده در این رمان به مقام و نقش تاریخی آرینبورگ، شهر قدیمی اسلامی، در سیاست داخلی و خارجی دولت روسیه، تأکید کرده و پایداری مناسبتهای تجاری با خانیگری اسلامی، فرستادن گماشتههای زباندان و صاحب معرفت اسلامی را به دیگر گوشههای مسلماننشین، با اسناد و مدارک مستند تصویر نموده است. احمد دانش بعد از بازدید از شهرهای گوناگون روسیه و طرز دولتداری روس که کشورهای اسلامی را ضبط کرده بود، به این نتیجه رسید که جامعۀ بخارا نیاز به اصلاحات جدی دارد. این جهت در رمان ستارهای در تیرهشب با تمام جزئیات و نازکیهایش تصویر شده است. احمد مخدوم دانش به مدد سفرهایش به روسیه و صحبت و ملاقاتهایش با روشنفکران و دانشمندان تاتار به این نتیجه رسید که کشورهای اسلامی نیز چون دولتهای اروپایی باید در تمدن و ترقی نقش داشته باشند و این جهت نیز در رمان هادیزاده انعکاس یافته است.
احمد مخدوم دانش
رسول هادیزاده
ستارهای در تیرهشب
2009
06
01
79
92
https://www.rudakijournal.ir/article_21710_0ee153b6294c4f0e6905186e7d96cc24.pdf
رودکی: پژوهش های زبانی و ادبی در آسیای مرکزی
رودکی
1388
10
23
انقلاب بخارا» یا «بلوا»ی بخارا
محمدجان
شکوری بخارایی
این مقاله بخشی از کتاب فتنۀ انقلاب در بخارا اثر محمدجان شکوری بخارایی است که با هدف تبیین ماهیت آنچه به انقلاب بخارا موسوم است، به نگارش درآمده است. نگارنده در این مقاله گفتهها و نظرهای صدرالدین عینی را در کتاب تاریخ انقلاب بخارا، دربارۀ رویدادهای دو دهۀ آغازین سدۀ بیستم، بهخصوص سالهای ۱۹۱۷-۱۹۲۰م مبنا قرار داده و به تحلیل حوادث این دوره پرداخته است. این کتاب نخستین تاریخنامۀ انقلاب بخاراست که در ایام وقوع واقعه نوشته شده است و از آنجا که استاد عینی یکی از فعالترین افراد در عرصۀ اجتماع بود و از بسیاری از رخدادهای زمان آگاهی داشت، گواهی او خیلی اعتبار دارد. در این مقاله تمام حوادث بهوقوع پیوسته در پایان آگوست و آغاز سپتامبر سال ۱۹۲۰م ذیل هشت بخش مجزا تبیین و بررسی شده و در پایان نگارنده به این نتیجه رسیده است که رخدادهای پرتلاطم این چند روز در بخارا هرگز به انقلاب اجتماعی مانندی نداشته است و طبق نظر صدر ضیا رخدادهای این چهار روز نه انقلاب اجتماعی، بلکه نابودی وطن مقدس بوده و بیشتر از اینکه بتوان آن را انقلاب بخارا دانست، بلا و بلوا بوده است.
انقلاب بخارا
صدرالدین عینی
تاریخ انقلاب بخارا
بلوای بخارا
2009
06
01
93
128
https://www.rudakijournal.ir/article_21711_dfb2d6b55aa38b4d0a7f6fae19b28b32.pdf
رودکی: پژوهش های زبانی و ادبی در آسیای مرکزی
رودکی
1388
10
23
محفل ادبی صدر ضیا و انقلاب فکری در بخارا
محمدجان
شکوری بخارایی
شریفجان مخدوم صدر ضیا شاعر، نثرنویس و مورخ برجستۀ تاجیک است که منزل او سالها محفل شعرشناسان بوده است. در این محفل شاعران و شعرشناسان شعر میخواندند و اشعار یکدیگر را نقد میکردند و نوشتههای نویسندگان زمان را ازنظر میگذراندند. محفل ادبی صدر ضیا از مسئلههای اجتماعی زمان دور نبود و داغترین مسائل را مورد بررسی قرار میداد. یکی از معارفپرورانی که عقایدش در محفل ادبی صدر ضیا اعتبار فراوان داشت، احمد مخدوم دانش است؛ ازاینرو در این محفل مسئلههای ادبیات زمان و شعر و شاعری از دیدگاه معارفپروری احمد دانش بررسی میشد. محفل ادبی صدرضیا از طریق بررسی شعر شاعران کلاسیک و نیز شعر شاعران حاضر در این محفل به «مکتب ادبیات دوره» تبدیل شده بود. از احتمال دور نیست که در این مکتب رویههای تازۀ شعر تاجیکی، آنچه که صدر ضیا «شعر نو» نامیده است، نیز مطرح شده باشد. این محفل نهتنها «مکتب ادبیات آن دوره» بوده، بلکه یکی از مراکز رشد حقگویی نیز بهشمار میآمده است. این حقگویی درواقع نوع ویژۀ آزاداندیشی و مقاومت اجتماعی و سیاسی بوده که محفل صدر ضیا در تقویت و گسترش آن نقش برجسته داشته است. بنابراین میتوان گفت محفل صدر ضیا ماهیتاً با محفل احمد دانش یکی بوده است. رسالت تاریخی محفل ادبی صدر ضیا این بوده است که جسارت حقگویی، معارفپروری و پرخاش اجتماعی را که احمد دانش به میدان آورد، استوار کند و زمینۀ لازم را برای نفوذ معارفپروری در جامعه آماده نماید. نگارنده در پایان این بحث به این نتیجه رسیده است که صدر ضیا یکی از تلاشگران جسور ضدعلمای مرتجع، ضدعدالت و بیعدالتی بوده و فعالیتهای او بههمراه گروه مخالفان در تحول انقلاب فکری بخارا نقشی مهم داشته است.
محفل ادبی
صدر ضیا
احمد دانش
انقلاب فکری
بخارا
2009
06
01
129
154
https://www.rudakijournal.ir/article_21712_9eee8196f0a784b50cbae5562309d592.pdf
رودکی: پژوهش های زبانی و ادبی در آسیای مرکزی
رودکی
1388
10
23
آرمانهای ملی و دینی در نوادرالوقایع احمد دانش
خاصیت
عالمی
یکی از بنیانگذاران جریان روشنگرایی تاجیک در سدۀ نوزدهم میلادی که در شناخت درست جامعه و احکام اسلامی به هموطنان و معاصران خود خدمات شایستهای کرد، احمد مخدوم دانش است. در این مقاله مهمترین اثر احمد دانش، نوادرالوقایع، مورد بررسی قرار گرفته و مسائل و موضوعات مندرج در آن تبیین و تحلیل شده است. دانش در نوادرالوقایع هنگام بیان اندیشه بیشتر واقعنگر است. او بهعنوان یک محقق خود را محصور محیط نکرده و مرزهای زمان و مکان را درنوردیده است. نوادرالوقایع بهعنوان یک رسالة علمی بیشتر به بیان نظام طبقاتی و وضع اجتماعی جهان میپردازد. این اثر چون سایر آثار و منابع تاریخی از طریق منظومههای روایتی شکل نگرفته و احمد دانش بدون سخنپردازیها غیرواقعی، وضع اجتماعی و سیاسی جهان را در آخر سدۀ نوزده میلادی بهطور واقعی به رشتۀ تحقیق کشیده است. اندیشه و ملاحظههای احمد دانش در این رساله را میتوان ذیل چهار مورد به این شرح خلاصه کرد: ۱. احمد دانش در پیشگفتار این اثر تحقیقات علما را دربارۀ کشورهای پیشرفتۀ دنیا ذکر کرده و به نشر این تحقیقات ازجانب دولت تأکید کرده است؛ ۲. دانش از کشورهای پیشقدم در اصلاحات متأثر نیست و در این اثر بهعنوان منتقد غرب اندیشهرانی میکند؛ ۳. روشنگرایی و اصلاحخواهی دانش ریشه در تاریخ دولتداری تاجیک دارد و نباید با اصلاحخواهی کشورهای اروپایی مورد قیاس قرار گیرد؛ ۴. نوادرالوقایع اثری بدیعی- پوپلیستی است که مؤلف در آن آرمانهای ملی را تشریح کرده که در خودآگاهی و انقلاب فکری روشنگرایان نسل دوم بخارا نقش برجسته داشته است.
جریان روشنگرایی تاجیک
نوادرالوقایع
احمد دانش
2009
06
01
155
170
https://www.rudakijournal.ir/article_21713_867b4022578e7a2c115721478220ee1a.pdf
رودکی: پژوهش های زبانی و ادبی در آسیای مرکزی
رودکی
1388
10
23
روشنگرایی تاجیک و جهان نو
پیوند
گلمراد
این مقاله با هدف تبیین جریان روشنگرایی تاجیک به نگارش درآمده است. در اواخر سدۀ نوزدهم و اوایل سدۀ بیستم میلادی مبارزۀ ملی- آزادیخواهی مردم تاجیک به مرحلهای نو رسید و در تفکر مردم دگرگونیهای انقلابی بهوجود آمد. این مسئله بهنوبۀخود سبب شد که روشنفکران به طرز زندگانی فرنگیان با چشم عبرت بنگرند. یکی از این روشنفکران که به همت او ادبیات روشنگرایی تاجیک عرض وجود کرد، احمد مخدوم دانش است. وی با مشاهدۀ پیشرفت غرب، بهویژه روسیه، در شرایطی که در بخارا سطح تعلیم و تدریس بهشدت پایین آمده بود، به این نتیجه رسید که کشور به اصلاحات جدی نیاز دارد. مسائل گوناگون جهان پیشرفتۀ معاصر و عقبماندگی تعدادی از ممالک شرق، بهویژه امارت بخارا، در آثار عبدالرئوف فطرت نیز مورد بحث و مناظرة دقیق قرار گرفته است. فطرت در آثار خود ضرورت اصلاحات اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی کشور را مطرح کرد. او در دو اثر مناظره و بیانات سیاح هندی احوال اجتماعی و اقتصادی امارت بخارای آغاز سدۀ بیستم میلادی را به رشتۀ تحقیق کشیده است. آثار نثری واقعگرایانۀ فطرت زمینهای مناسب برای آمادهسازی افکار خوانندگان برای مطالعۀ مطبوعات فراهم کرد و بدین ترتیب، در سال ۱۹۱۲م نخستین روزنامۀ تاجیکی باعنوان بخارای شریف منتشر شد که روزنهای از علم و معرفت به روی مردم بخارا باز میکرد. بعد از آن نیز سردبیر روزنامه، میرزاجلال یوسفزاده، برای نخستین بار موضوع تأسیس «جمعیت نشر معارف» را براساس آییننامه مطرح کرد. هرچند باوجود تلاشهای زیادی که در ابتدای قرن بیستم میلادی برای اصلاح جامعه انجام شد، جریان معارفپروری و روشنگرایی به کامیابی بزرگی نائل نشد، در اندیشه و افکار مردم، انقلابی بزرگ بهوجود آمد.
روشنگرایی تاجیک
احمد مخدوم دانش
عبدالرئوف فطرت
بخارای شریف
2009
06
01
171
198
https://www.rudakijournal.ir/article_21714_d3744d0fe92966e565b535854f1b097b.pdf
رودکی: پژوهش های زبانی و ادبی در آسیای مرکزی
رودکی
1388
10
23
نقش عبدالرئوف فطرت در آگاهی شعور ملی
عبدالخالق
نبوی
در تاریخ ادبیات نوین تاجیکی که از ابتدای سدۀ بیستم میلادی بهبعد جریان داشته و رشد و کمال معینی را ازسر گذرانده است، آثار منثور عبدالرئوف فطرت جایگاهی مهم دارد. این مقاله با هدف بررسی آثار فطرت ازنظر درونمایه و شکل و اسلوب به نگارش درآمد است. نخستین نمونۀ نثر فطرت، رسالۀ مناظره، شامل بحث یک نفر فرنگی با مدرس بخارایی درخصوص نزاع قدیم و جدید است. ژانر این اثر بیشتر شکل درام دارد و واسطۀ تصویری آن نیز دیالوگ و مباحثه است. اثر دیگر فطرت بیانات سیاح هندی است که در آن احوال نامطلوب اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و علمی بخارا بهتصویر کشیده شده است. بنیاد این اثر نیز مناظره و مکالمه، و بحث و استدلال است. این دو اثر سبکی نوین را در ادبیات تاجیکی بنیاد گذاشتند و اسلوب سادهنویسی و واقعگرایی را تحکیم کردند. رسالههای رهبر نجات و عایله، جزء آثار علمی و اخلاقی فطرت هستند که خصوصیت مهم آنها داشتن برنامهای مشخص است. مؤلف در این دو اثر ضمن طرح مسائل دردناک جامعه، برای رسیدن به آرمانهای معارفپروری برنامهای پیشنهاد میکند. رسالۀ رهبر نجات یک دستورالعمل بزرگ اخلاقی، فلسفی، اقتصادی و معنوی است که در این روزگار نیز به نفع اهل دین و ملت و بشریت است. در رسالۀ عایله نیز از ضرورت تشکیل عایله و استحکام آن سخن به میان آمده است. نگارنده در پایان، پس از بررسی آثار فطرت به این نتیجه رسیده است که آثار این نویسندۀ اصلاحگرا و تجددخواه نهتنها در زمان خود بهعنوان برنامۀ انتباه و رهایی کشور از عقبماندگی محسوب میشدند، بلکه امروز نیز در خودشناسی معنوی، ملی و تحکیم اساس اجتماعی جامعه میتوانند مؤثر باشند.
عبدالرئوف فطرت
مناظره
بیانات سیاح هندی
رهبر نجات
عایله
2009
06
01
199
224
https://www.rudakijournal.ir/article_21715_9a4b20526dbc5583a6e8f53380d65848.pdf
رودکی: پژوهش های زبانی و ادبی در آسیای مرکزی
رودکی
1388
10
23
احمد دانش، آغازگر انقلاب فکری در بخارا
رسول
هادیزاده
احمد دانش در تاریخ ادبیات و افکار اجتماعی و سیاسی بخارای قرن نوزدهم میلادی یکی از افراد برجسته و نامدار بهشمار میرود. اندیشههای پیشگامانۀ آثار ادبی و فلسفی احمد دانش در بیداری فکری و ملی بسیاری از روشنفکران آن دوره نقشی بارز داشته است. در این مقاله پس از بیان شرححال مختصر این متفکر اصلاحگرا، نقش او در بیداری فکری مردم بخارا بررسی شده است. دانش در سال ۱۸۲۶م در بخارا دیده به جهان گشود. پس از گذراندن تحصیلات مقدماتی به یکی از مدارس بخارا رفت و پس از اتمام تحصیلات به خدمت دربار امیر بخارا درآمد. بعدها به پترزبورگ رفت و در آنجا با پیشرفت علمی و فرهنگی روسیه آشنا شد و پس از بازگشت، پیشنهاد اصلاحات کلی سیستم دولتداری امارت بخارا را مطرح کرد که با مخالفت امیر مواجه شد و سبب تبعید او گردید. دانش در سال ۱۸۸۵م به بخارا بازگشت و به تألیف و تدوین آثار فلسفی و ادبی مشغول شد و در همانجا تألیف کتاب پرمحتوای خود، نوادرالوقایع، را به آخر رساند. این کتاب در بین اهل و ادب شهرت بیاندازهای یافت. احمد دانش در اثر دیگری با نام رسالۀ تاریخی تنها راه اصلاح امارت فرتوت بخارا را سرنگون کردن آن با زور دانست. اندیشههای جسورانۀ احمد دانش نهتنها بر روشنفکران معاصر و همسال او تأثیری بزرگ داشت، بلکه برای بیداری جوانان ترقیخواه آن زمان نیز عاملی مهم گردید.
احمد دانش
انقلاب فکری
بخارا
نوادرالوقایع
رسالۀ تاریخی
2009
06
01
225
249
https://www.rudakijournal.ir/article_21716_bf1fe1f46501472862b7c9fb0da78800.pdf