رایزنی فرهنگی سفارت جمهوری اسلامی ایران در تاجیکستان
رودکی: پژوهش های زبانی و ادبی در آسیای مرکزی
9
20
2008
10
01
ابوالقاسم لاهوتی
16
30
FA
خورشیده
آتهخاناوا
عضو پیوسته آکادمی علوم تاجیکستان
ابوالقاسم لاهوتی یکی از شناختهترین شاعران فارسیگوی مبارز سدة بیستم است که تمام آثار و فعالیتهای ادبی خود را در راه منافع مردم صرف کرد و شعر را ابزاری در خدمت به آنان قرار داد. در این مقاله ضمن ارائۀ شرححال مختصری از لاهوتی، به فعالیتهای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی او در هردو کشور ایران و تاجیکستان پرداخته شده است. اشعار لاهوتی در بیداری و خودشناسی مردم ایران و تاجیک نقشی بسیار مهم دارد. وی با شعرهای انقلابی خود نظم انقلابی ایران را بنیاد نهاد و یکی از سردفتران نظم شوروی تاجیک شد. او از روزی که به تاجیکستان قدم نهاد، تقدیر خود را به تقدیر خلق تاجیک و ادبیات شوروی تاجیک پیوند زد. لاهوتی در سال 1925م بهعنوان اولین مدیر نشریات دولتی تاجیکستان تعیین شد. او در تأسیس و رشد دیگر ساختارهای فرهنگی نیز سهم بسزا داشته و بهعنوان معاون وزارت معارف تاجیکستان و شاعر نامی و خادم اجتماعی با دلسوزی تمام به کار مکتب و معارف پرداخته و برای بهتر شدن وضع کتابهای درسی و آموزش و تربیت دانشآموزان جدّ و جهد زیادی کرده است. فعالیت انقلابی استاد لاهوتی را از ایجادیاتش و ایجادیاتش را از فعالیت انقلابیاش جدا کردن امکانناپذیر است. در ادبیات فارسیزبانان شاعری وجود ندارد که مسئلههای روزگار تلخ رنجبران ستمکشیده را تا این اندازه وسیع و عمیق و با توجه تمام تصویر کرده و مقام بزرگ آنها را در اجتماع نشان داده باشد.
ابوالقاسم لاهوتی,شعر انقلابی,ایران,تاجیکستان
https://www.rudakijournal.ir/article_21619.html
https://www.rudakijournal.ir/article_21619_191b95ade8a390f72f8ff8b820644398.pdf
رایزنی فرهنگی سفارت جمهوری اسلامی ایران در تاجیکستان
رودکی: پژوهش های زبانی و ادبی در آسیای مرکزی
9
20
2008
10
01
موسی رجباف، مردی در دوراهی فلسفه و زندگی
31
37
FA
دوستمراد
بابا
استاد دانشگاه ملی تاجیکستان
موسی رجباف از خادمان بزرگ حزب کمونیست و ملت تاجیک و ازجملة شخصیتهایی است که در ساختار حیات اجتماعی تاجیکستان و به خصوص در عرصة علم و فرهنگ آن سهمی بسزا داشته است. در این مقاله نگارنده پس از بیان شرححال استاد، به معرفی و تبیین آثار او پرداخته است. رجباف در طول عمر خود در تشکیلات گوناگون حزب کمونیست و دولت آنروز تاجیکان، تاجیکستان شوروی، بهویژه در مؤسسههای علمی و آموزگاری جمهوری، بهعنوان یک شهروند پروردة فرهنگ تاجیکی- فارسی، ادای وظیفه کرده و سزاوار احترام اهل جامعه بوده است. وی در کنار اجرای کارهای علمی- تحقیقاتی در رشتة فلسفه، سروری کرسی مارکسیسم لنینیسم را نیز برعهده داشت. رجباف در سالهای 1960-1989م معاون رئیس کارهای علمی دانشگاه دولتی آموزگاری تاجیکستان و از سال 1989م تا پایان عمرش که با ژانویة 1997م مطابق است، بهعنوان پروفسور کرسی فلسفة دانشگاه نامبرده اجرای وظیفه کرده است. وی با ذکاوت فطری مادرزادی در رشد جامعة تاجیکان و علم و ادب آن سهم ارزندهای داشته است. از او هفت کتاب و بیش از پنجاه مقالة علمی درزمینة مسائل فلسفی، اخلاقی و اجتماعی بهجا مانده است. از میان آثار او میتوان به <em>جهانبینی عبید زاکانی، عبدالرحمان جامی و فلسفة خلق تاجیک در سدة پانزده،</em> <em>از تاریخ افکار اجتماعی خلق تاجیک</em> و<em> عقیدههای فلسفی اجتماعی و اخلاقی امیرخسرو دهلوی </em> اشاره کرد.
موسی رجباف,تاجیکستان,فلسفه
https://www.rudakijournal.ir/article_21620.html
https://www.rudakijournal.ir/article_21620_09c4f671c016d5ce259babfc1f1792e5.pdf
رایزنی فرهنگی سفارت جمهوری اسلامی ایران در تاجیکستان
رودکی: پژوهش های زبانی و ادبی در آسیای مرکزی
9
20
2008
10
01
تقدیر
37
43
FA
عظیم
بیضایف
استاد دانشکده شرقشناسی دانشگاه ملی تاجیکستان
در سالهایی که روشنفکران چپگرای ایرانی و ازجمله اعضای حزب توده بهعلت پیروی از ایدئولوژی مارکسیسم و لنینیسم و سعی و تلاشهای سیاسی خود مورد تعقیب حکومت خاندان پهلوی بودند، عدهای از آنها به اتحاد شوروی آمدند و برخی از آنها تاجیکستان را مکان اقامت خود اختیار کردند. همة این افراد پابهپای مردم تاجیک در کار سازندگی و رشد علم و فرهنگ سهمی بسزا داشتهاند. یوسف حسنلی یکی کسانی است که تقدیر زندگی او را با مردم تاجیکستان پیوست. نگارندۀ این مقاله که خود از دوستان استاد حسنلی بوده، در این مقاله با ذکر خاطراتی سعی در شناساندن این استاد فرهیخته داشته و وجوهی از شخصیت او را آشکار کرده است. حسنلی بااینکه فارغالتحصیل دانشکدة کشاورزی تاجیکستان بود، شوق و رغبت به زبان و ادبیات فارسی او را به بخش ایرانشناسی دانشگاه دولتی تاجیکستان آورد و تمام عمر خود را به آموزش و پرورش جوانان تاجیک بخشید. او همچنین خطاطی ممتاز بود و خطاطی کتاب <em>خودآموز الفبای نیکان</em> را برعهده گرفت. استاد حسنلی بههمراه نگارندۀ این مقاله و خانم مکرمه قاسماوا و شهباز کبیراف در تعلیم الفبای نیاکان که در هفتهنامة <em>ادبیات و صنعت </em>صورت میگرفت<em>،</em> شرکت داشته است.
یوسف حسنلی,روشنفکر ایرانی,تاجیکستان
https://www.rudakijournal.ir/article_21621.html
https://www.rudakijournal.ir/article_21621_2add4ad1f68f3917d8b5a19fd5dfe337.pdf
رایزنی فرهنگی سفارت جمهوری اسلامی ایران در تاجیکستان
رودکی: پژوهش های زبانی و ادبی در آسیای مرکزی
9
20
2008
10
01
مؤلف یادداشتها و خاطرههای خوب
44
52
FA
موزونه
پیوند
پژوهشگر
حسن عرفان، مترجم و روزنامهنگار معروف، زاده و پروردة یکی از مراکز اصیل فرهنگ فارسیزبانان یعنی سمرقند باستان است و در آنجا رشد و کمال یافته است. کتاب یادداشت <em>در کلبة کاسبان</em> که در سن کمالات حسن عرفان تألیف شده، منبع پرارزشی دایر به اوضاع اجتماعی، سیاسی و اقتصادی سمرقند آغاز سدة بیستم و دارای معلومات گرانبهایی دربارة شخصیتهای معروف آن زمان کسانی مثل عطاءاللهخان طبیب افغانی، شیخابوالقاسم، سیدرضا علیزاده، عبدالقادر شکوری و...، همچنین روشنگرایان شناختة سمرقند و مکاتب اصول نوی آنها، و مشکلات جاری کردن اصول نوین در بین مردم و مقاومت و مقابلة محافظهکاران با ترقیخواهان است. حسن عرفان در سالهای اول تأسیس حکومت شوروی در نخستین نشریة فارسیزبانان آسیای میانه، <em>شعلة انقلاب</em>، بهعنوان مترجم ایفای وظیفه کرده است. وی همچنین بهمثابۀ مترجمی خوشسلیقه برخی آثار ادیبان معروف دنیا را به تاجیکی برگردانده و در آشنایی خوانندگان تاجیک با بهترین نمونههای نثری خدمت ارزندهای را به سامان رسانده است.
حسن عرفان,سمرقند,در کلبۀ کاسبان
https://www.rudakijournal.ir/article_21622.html
https://www.rudakijournal.ir/article_21622_b93abfa44c12805c13bf8f8f592e6f5e.pdf
رایزنی فرهنگی سفارت جمهوری اسلامی ایران در تاجیکستان
رودکی: پژوهش های زبانی و ادبی در آسیای مرکزی
9
20
2008
10
01
خاورشناس ورزیده
53
57
FA
سعید
حمید
استاد دانشکده روزنامهنگاری دانشگاه ملی تاجیکستان
علیعسکر (علیاصغر) جانفدا، خاورشناس ورزیده، در سال 1926م در آذربایجان ایران چشم به جهان گشود و در سال 1942م به عضویت حزب توده درآمد. بعد از صدور فرمان بازداشت سران و اعضای «حزب تودۀ ایران» ازسوی رضاشاه، گروهی نیز موفق به فرار شدند. علیعسکر جانفدا ازجملۀ افرادی است که جلای وطن میکند و اتحاد شوروی را برای اقامت انتخاب مینماید. او تا سال 1951م بهعنوان پناهندة سیاسی در شهر چهارجوی جمهوری ترکمنستان زیر نظارت کارگران حزب کمونیست شوروی اقامت میکند و مدتی بعد به پایتخت تاجیکستان شوروی، شهر دوشنبه، فرستاده میشود و در آنجا به عضویت حزب کمونیست تاجیکستان درمیآید. جانفدا در سال 1954م به دانشکدة تاریخ، زبان و ادبیات تاجیکی دانشکدة دولتی آموزگاری شفچنکو (اکنون دانشگاه صدرالدین عینی) تاجیکستان راه مییابد و در سال 1959م با موفقیت آن را ختم میکند و بعد از آن بهعنوان کارمند آزمایشگاه در پژوهشگاه شرقشناسی آکادمی علوم تاجیکستان شروع به فعالیت میکند. جانفدا دارای آثار مستقل و اشتراکی فراوانی است که در این مقاله فهرستی از آن ارائه شده است. برخی از این آثار عبارتاند از: <em>تحفهالاحرار</em> مولاناعبدالرحمن جامی با همقلمی ع. ظهورالدیناف، نمونههای اشعار عصمت بخارایی و... . حکومت تاجیکستان خدمات علیعسکر جانفدا را درنظر گرفته و او را به چهار نشان و مدال مفتخر کرده است.
علیعسکر جانفدا,خاورشناس,حزب توده
https://www.rudakijournal.ir/article_21623.html
https://www.rudakijournal.ir/article_21623_aef80e991129b9f798780e5856542cd4.pdf
رایزنی فرهنگی سفارت جمهوری اسلامی ایران در تاجیکستان
رودکی: پژوهش های زبانی و ادبی در آسیای مرکزی
9
20
2008
10
01
عسکر هلالیان، فرزند دیار فرهنگ و ادب
58
64
FA
دولت
دوران
استاد دانشکدة روزنامه نگاری دانشگاه ملی تاجیکستان
در این مقاله نگارنده با معرفی قصۀ <em>شهلا،</em> و <em>شهلا و شفا </em>تألیف عسکر هلالیان (با همراهی ا. شکوهی) به شهرت و محبوبیت این نویسنده در میان مردم تاجیکستان اشاره کرده و در ادامه به معرفی او بهعنوان یک روزنامهنگار و خالق آثار بدیعی پرداخته است. عسکر هلالیان (علیعسکر هلالاوغلی) به سال 1925م در باغشهر مشهد ایران دیده به جهان گشود. بعدها به اتحاد شوروی آمده و از سال 1963م تا آخرین روزهای حیاتش بهعنوان خبرنگار ویژة «تاجیکستان ساویتی» فعالیت داشته است. هلالیان ازجملة آن روزنامهنگارانی است که حقیقتها را نوشته، خواننده را فریب نداده و در محدودة قانون و آداب روزنامهنگاری دست به قلم برده است. وی با ذوق و طبع بلند خود راجع به مشکلات ملت، خودشناسی و وطنداری مطالبی در مطبوعات به نگارش درآورده است. عسکر هلالیان در سال 1942 شروع به ایجاد آثار بدیعی کرد که ازجملۀ آنها میتوان به قصههای <em>یادداشتهای یک گرسنه، امضای شخصی، مستچاه کهنه به نو </em>(مجموعهنوشتهها)، حکایههای <em>نازنین</em> و... اشاره کرد. وی برای خدمات پرثمرش در روزنامهنگاری و ادبیات حکومت شوروی، افتخارنامههای زیادی دریافت کرده است.
عسکر هلالیان,روزنامهنگاری,آثار بدیعی
https://www.rudakijournal.ir/article_21624.html
https://www.rudakijournal.ir/article_21624_4490319ebd9068f0a7c1f00f9f613181.pdf
رایزنی فرهنگی سفارت جمهوری اسلامی ایران در تاجیکستان
رودکی: پژوهش های زبانی و ادبی در آسیای مرکزی
9
20
2008
10
01
بهرام سیروس
65
71
FA
قهار
رسولیان
استاد دانشگاه ملی تاجیکستان
میرزامحمد آخوندزاده متخلص به «بهرام سیروس» به سال 1885م در شهر لنکران جمهوری آذربایجان چشم به جهان گشود. وی یکی از بنیانگذاران «حزب کمونیست ایران» است که در طول سالهای 1920-1925م بارها توقیف و زندانی شده است. سیروس پس از وارد شدن به عضویت حزب کمونیست اتحاد شوروی برای کار در هیئت دفتر آسیای میانگی کمیتة مرکزی حزب کمونیست اتحاد شوروی به شهر تاشکند فرستاده میشود. او از سال 1930م به بعد در تاجیکستان بهسر برده و در سالهای 1930-1940م محرّر مسئول شماری از نشریات تاجیکستان، کارمند مسئول وزارت معارف خلق تاجیکستان، رئیس پژوهشگاه تحقیقات علمی علوم آموزگاری تاجیکستان و رئیس کتابخانة دولتی ابوالقاسم فردوسی تاجیکستان میشود. سیروس از سال 1941م بهبعد بیشتر به فعالیتهای علمی میپردازد. آثار علمی و تحقیقاتی بهرام سیروس بیشتر دربارۀ مسائل عمدة نظریة علمی عروض و قافیه و نظم فارس- تاجیک بوده است. از آثار او در این زمینه میتوان به <em>قافیه در نظم تاجیک</em>، <em>عاید به شعر نو</em>، <em>وزن شعرهای فولکلوری </em>و... اشاره کرد. او همچنین بهعنوان یکی از متنشناسان برجستۀ تاجیک در تهیه و نشر آثار برخی شاعران فارسیگوی سهمی ارزنده دارد. بهرام سیروس از ابتدای سالهای دهة 30 قرن گذشته به شعرگویی روی آورد و مجموعة اشعارش به سال ۱۹۷۵م بهطبع رسید.
بهرام سیروس,حزب کمونیست,آثار علمی- تحقیقاتی
https://www.rudakijournal.ir/article_21625.html
https://www.rudakijournal.ir/article_21625_8c0996d11f95b43bc41a4c81d6123c70.pdf
رایزنی فرهنگی سفارت جمهوری اسلامی ایران در تاجیکستان
رودکی: پژوهش های زبانی و ادبی در آسیای مرکزی
9
20
2008
10
01
حمیرا اصفهانی، دخت ایرانی
72
75
FA
معتبر
رشتی
شاعر و روزنامهنگار
در این مقاله، نگارنده به ارائۀ شرح مختصری از زندگی حمیرا اصفهانی، زن بااراده و شرافتمند ایرانی، پرداخته است که در مسیر زندگی توانست تمام اصول و سنن فرهنگی خویش را نگه دارد. در میانههای سدۀ نوزدهم میلادی، مجید حمید (پدربزرگ نگارنده) که از اهالی سمرقند و بخارا بوده است، به ایران میآید و نمایندگی امیر بخارا را برعهده میگیرد. در این زمان میان مجید و پدر حمیرا که در این وقت سفیر بود، روابط دوستی حسنهای برقرار میشود و مجید با حمیرا ازدواج میکند. پس از ادای سنتها عروس را از اصفهان به بخارا میآورند. مجید و حمیرا صاحب سه فرزند (دو پسر و یک دختر به نام ملکه) میشوند. تا انقلاب شوروی طبق گفتههای والدة (نوة مجید) نگارنده، مناسبتهای خویش و تباری با اصفهان برقرار بود؛ اما انقلاب شوروی سختترین شکنجهها را بر سر این خاندان آورد. در این هنگام مجید، شوهر حمیرا، به جرم اشرافزادگی تیرباران میشود. حمیرا با سه طفل، درحالی که از همۀ ثروت خود محروم شده است، با عذابی سنگین فرزندانش را بزرگ میکند. در این میان، ملکه عروس خانوادة مولوی خداینظر میشود و صاحب دو فرزند، یکی پسر با نام عظامالدین و دیگری دختر با نام نگینه (مادر نگارنده)، میشود. حمیرا و دخترش، ملکه، در سالهای 1940-1946م چشم از جهان فرومیبندند؛ حتی اجساد آنان با نام «دشمنان خلق» شوروی به خاک سپرده میشود. تنها از جمع این یادگاریها والدة نگارنده، نگینه، در قید حیات است. او تمام عمر با یاد مادر و مادربزرگ زندگی کرده و جز حسرت و دریغ چیزی برایش باقی نمانده است.
حمیرا اصفهانی,زن ایرانی,سمرقند,بخارا
https://www.rudakijournal.ir/article_21626.html
https://www.rudakijournal.ir/article_21626_7edf512489cd0cf8617fd3e7a7ddec66.pdf
رایزنی فرهنگی سفارت جمهوری اسلامی ایران در تاجیکستان
رودکی: پژوهش های زبانی و ادبی در آسیای مرکزی
9
20
2008
10
01
فرهنگ ایرانیان مهاجر در آسیای مرکزی در نیمة دوم قرن نوزده
77
85
FA
سفر
سلیمانی
استاد و پژوهشگر
در اواسط قرن هجده میلادی، آسیای مرکزی به هجوم نادر افشار دچار شد. نادرشاه در محاربههای قفقاز، افغانستان و هندوستان ظفر یافت و در سال 1740م از راه بلخ و چارجوی وارد ماوراءالنهر شد. بعد از این واقعة تاریخی و درنتیجۀ فعالیت معنوی ایرانیان مهاجر در آسیای مرکزی اصطلاح «ایرانیان مهاجر» بهوجود آمده است. فرهنگ ایرانیان مهاجر یکی از قسمهای ترکیبی فرهنگ ملی این سرزمین است و این وادار مینماید که از دیدگاه فرهنگشناسی مورد تحقیق و بررسی علمی قرار گیرد. در قرن نوزدهم و کمی قبل از آن، درنتیجة پارهای جنگها و وجود روابط تجاری برخی از ایرانیها به تمایل خویش به آسیای مرکزی عزیمت کردند و درپی آن در شهرهای بخارا و خیوه طبقة ایرانیان مهاجر شکل گرفت. ایرانیان ضمن پذیرش بعضی خصوصیتهای فرهنگ جامعة میزبان، برخی وجوه فرهنگ معاشرت ایرانی مثل باادبی، رعایت شرط و آداب معاشرت و ظاهر آراسته، شیوههای سلام و تشکر ایرانی، بخشش و... را در آسیای مرکزی رواج دادند. در سال 1890م، در عشقآباد ایرانیان حسینیه ساختند و در آنجا مراسم دینی خود را برگزار میکردند. محلههایی که ایرانیان در آنجا زندگی میکردند، «ایرانمحله» نامیده میشد که هر سال در این محله مراسم عزاداری در ایام محرم برگزار میگردید. به این ترتیب، فرهنگ عاشورا در آسیای میانه نفوذ پیدا کرد و در وحدت مسلمانان نقش مهمی در آن ایفا نمود.
ایرانیان مهاجر,آسیای مرکزی,فرهنگشناسی
https://www.rudakijournal.ir/article_21627.html
https://www.rudakijournal.ir/article_21627_8f85fda9cf4fa3a65a373912c0421750.pdf
رایزنی فرهنگی سفارت جمهوری اسلامی ایران در تاجیکستان
رودکی: پژوهش های زبانی و ادبی در آسیای مرکزی
9
20
2008
10
01
عباس علیاف
86
126
FA
محمدجان
شکوری بخارایی
استادیار
عباس علیاف (عباس علیزاده، 1899- 1958م) از فرزندان ارجمند بخارای شریف و از تاجیکگرایان فداکار بود که برای حمایت از حقوق مردم تاجیک مبارزه میکرد. در این مقاله نگارنده با تکیه بر منابع مختلف و نیز از خلال روایات افراد گوناگون شرححال مفصلی از زندگی علیاف بیان کرده است. اصل او از ایرانیان بخارا بوده است. علیاف از سال 1917م فعالیتهای انقلابیاش را آغاز کرد و عضو حزب کمونیست شد. او هرچند با سیاست پانترکیستی بعضی حکومتداران بخارای شوروی و بعضی سروران حزب کمونیستی بخارا مبارزه میکرد و شاید در برخی مسئلههای دیگر هم با آنها اختلاف داشت، به مرام و مسلک کمونیستی خود استوار بود. سنههای اساسی زندگی علیاف و ترتیب زمانی روزگار او را از نیمة دهة بیستم تا نیمة دهة سیام بدین طریق میتوان تعیین کرد: سالهای ۱۹۲۴-۱۹۲۷م (وزیر معارف تاجیکستان)؛ سالهای ۱۹۲۸-۱۹۲۹م (معاون وزیر معارف سمرقند و مدیر بازآموزی تابستانی معلمان بخارا)؛ سالهای ۱۹۲۹-۱۹۳۳م (تحصیل علم در انیستیتو خاورشناسی مسکو)؛ سالهای ۱۹۳۳-۱۹۳۵م (استاد دانشگاه دولتی تاشکند و دارالمعلمین تاجیکان تاشکند). او هنگام کار در دانشگاه آسیای میانه، یعنی سال 1933 یا 19۳۴م، به دریافت عنوان دکتری تاریخ مشرف شد. علیاف در سال 1947 دوشنبه را ترک کرد و در آلماتا بدرود حیات گفت. وی را دارای ۲۹ اثر علمی دانستهاند. دفتر شعری نیز از او موجود است که بههمراه دیگر دستنوشتههایش در بایگانی آلماتا نگهداری میشود.
عباس علیاف,بخارا,حزب کمونیست
https://www.rudakijournal.ir/article_21628.html
https://www.rudakijournal.ir/article_21628_6db0527778a829f298a32174bfbc8db9.pdf
رایزنی فرهنگی سفارت جمهوری اسلامی ایران در تاجیکستان
رودکی: پژوهش های زبانی و ادبی در آسیای مرکزی
9
20
2008
10
01
جای او خالی است که خالی
127
144
FA
محمدالله
طبری
استادیار و پژوهشگر هنرهای نمایشی
این مقاله با هدف معرفی استاد صحنۀ تاجیک و هنرمند شایستۀ جمهوری تاجیکستان، محمود اسکندر طاهری، به نگارش درآمده است. طاهری به سال 1925م در شهر مشهد به دنیا آمده و ایام طفولیت را در این شهر عظیم صنعتی، تجارتی و فرهنگی گذرانده است. وی در سال 1943م رشتة هنر تئاتر را در مشهد به اتمام رساند. این سالها در حیات سیاسی ایران سالهای پرطغیان سیاسی محسوب میشود. در همین زمان است که دست حوادث محمود طاهری را به شهر باکوی جمهوری آذربایجان شوروی میآورد. او در این شهر نیز به ارتقای مهارت هنری و دانش حرفهای خویش میپردازد و برای ادامة مهارت بازیگری و فعالیت دائمی و حرفهای به تئاتر لاهوتی دعوت میشود. وی سالهای طولانی در تئاتر دولتی آکادمی درام ابوالقاسم لاهوتی فعالیت کرده و سیماهای برجسته آفریده است. هنرمند از اوان جوانی با شهر دوشنبه و مردم تاجیکستان پیوست و تاجیکستان را وطن خویش شمرد. استاد صحنة تئاتر درام تاجیک، محمود طاهری، اینهمه احترام و اخلاص مردم تاجیک را درنتیجة سعی و تلاش پرثمر ایجادی و صمیمیت و صداقتش به هنر و فرهنگ مردم بومی این سرزمین سزاوار شده است. سهم او در رشد تلویزیون و رادیو نیز نظررس است. نگارنده در این مقاله پس از تحلیل و بررسی برخی از مهمترین نقشهای این هنرمند در صحنۀ تئاتر، به این نتیجه رسیده است که طاهری در صنعت تئاتری تاجیک مقامی ویژه دارد. او در این جاده توانسته است پیراهۀ خود را بگشاید و پیروان زیادی پیدا کند.
محمود اسکندر طاهری,صنعت تئاتر, تاجیکستان
https://www.rudakijournal.ir/article_21629.html
https://www.rudakijournal.ir/article_21629_6a692f83bc87fa123a79e85bce91b34a.pdf
رایزنی فرهنگی سفارت جمهوری اسلامی ایران در تاجیکستان
رودکی: پژوهش های زبانی و ادبی در آسیای مرکزی
9
20
2008
10
01
شعرم سرنوشت من است
154
151
FA
مسرور
عبدالله
استاد
مهاجرت ایرانیان کمونیست به اتحاد شوروی در دو دوره بهوقوع پیوست: دورۀ اول که از آن به «موج اول» یاد میشود، مربوط به سال ۱۹۲۲م است که طی آن ابوالقاسم لاهوتی و ۱۵۰ نفر از همراهانش وارد خاک شوروی شدند؛ موج دوم مهاجرت بعد از جنگ جهانی دوم اتفاق افتاد که طی آن گروهی از ایرانیان کمونیست که برخی از آنها اهل فرهنگ و ادب بودند، وارد خاک شوروی شدند. یکی از این مهاجران اهل ادب و فرهنگ شاعرۀ جوان، ژاله بدیع، است. ژاله در سال 1922م در شهر اصفهان به دنیا آمد و بعد از اتمام کالج در سفرهایی که به تهران داشت، با شاعرانی چون ملکالشعراء بهار، پروین اعتصامی، ایرجمیرزا، عشقی و لاهوتی آشنا شد. او در سال ۱۹۴۴م به حرکت انقلابی ضدشاه پیوست و پس از شکست انقلاب به شوروی رفت. ژاله مدت سیزده سال در باکو زیست و در سال ۱۹۵۹م به مسکو آمد. او اگرچه پس از آمدن به شوروی به کارهای علمی نیز مشغول گردید، بیشتر شاعر بود و با اهل ادب تاجیک رابطه برقرار کرد و مجموعۀ اشعارش پیدرپی در شهر دوشنبه به طبع میرسید و مورد استقبال مردم تاجیک قرار میگرفت. ژاله در نیمة دوم قرن بیستم تا زمان استقلال برای تاجیکان بعد از استاد لاهوتی پلی میان ادبیات معاصر تاجیکستان و ایران بود و همین وجهۀ شاعری او بود که سبب پیوستنش به ادبیات معاصر تاجیک شد و او را محبوب تاجیکان گردانید.
ژاله بدیع,مهاجرت,تاجیکستان
https://www.rudakijournal.ir/article_21677.html
https://www.rudakijournal.ir/article_21677_401778fdad1f61ce9ad84d100d84a0fc.pdf
رایزنی فرهنگی سفارت جمهوری اسلامی ایران در تاجیکستان
رودکی: پژوهش های زبانی و ادبی در آسیای مرکزی
9
20
2008
10
01
پیشرو مطبوعات
152
158
FA
ابراهیم
عثماناف
استاد دانشکدة روزنامهنگاری دانشگاه ملّی
تاجیکستان
ایرانیان مهاجر در تاریخ مدنیت شوروی تاجیک، عموماً در تاریخ روزنامهنگاری تاجیکستان نقشی فراموشناشدنی دارند. یکی از شخصیتهای معروفی که در پیدایش و شکلگیری مطبوعات شوروی تاجیک واقعاً سهم ارزندهای داشت، قاسم طاهرزاده دیلمی است. وی در سالهای 1921-1925م در دارالفنون کمونیستی محنتکشان شرق (شهر مسکو) درس خواند و سپس برای کار به تاجیکستان آمد. بین سالهای 1926-1929م سردار ادارة معارف سیاسی تاجیکستان، در سال 1930م محرّر روزنامۀ <em>تاجیکستان سرخ،</em> و سال 1934م مدیر بخش مطبوعات کمیتة مرکزی حزب کمونیستی تاجیکستان شد. وی در سالهای 1935-1937م مدیریت نشریات دولتی تاجیکستان را برعهده گرفت. <em>دایرهالمعارف شوروی تاجیک</em> دربارة حیات پرفاجعة این مرد در سالهای 1937-1956م یعنی دربارة حدود بیست سال از زندگی این مرد بهکلی خاموش است. حدود 20 سال آخر عمر قاسم دیلمی نیز در بخش خارجی رادیو تاجیکستان میگذرد و او یکی از سازماندهندگان و رهبران آن بوده است.
قاسم طاهرزاده دیلمی,تاجیکستان,مطبوعات
https://www.rudakijournal.ir/article_21678.html
https://www.rudakijournal.ir/article_21678_8eeddee400c22c7b2a0e6d7f7d45daea.pdf
رایزنی فرهنگی سفارت جمهوری اسلامی ایران در تاجیکستان
رودکی: پژوهش های زبانی و ادبی در آسیای مرکزی
9
20
2008
10
01
زائور دخته، مردی از تبار هنر
158
164
FA
زلفیه
عطایی
شاعر، سردبیر مجله فیروزه
زائور دخته در شهر مَخاچقلعة جمهوری داغستان متولد شد. پدرش از مهاجران ایران بود. خانوادۀ زائور در سالهای دهة پنجاه به تاجیکستان کوچ کردند. او در سال 1960م وارد شعبة غیرحضوری دانشکدة فیلمبرداری انستیتو دولتی عمومیاتفاقی سینمایی شد و بدین ترتیب به عالم جذاب و پیچیدة هنر هفتم راه یافت. زائور بیش از سی سال از عمر بابرکتش را صرف تولید در «تاجیکفیلم» کرد و قریب هفتصد فیلم مستند و هزار سوژه آفرید. وی بهعنوان فیلمبردار و کارگردان، فیلمهای مستندی همچون «ملکه»، «میرزای ما»، «باقی رحیمزاده»، «استاد»، «عید عروسان»، «کشور آفتاب و کوهها» و... را منظور تماشاچیان گرداند که برگرفته از گنجینههای تاریخی است. نخستین فیلم هنریای که زائور اواخر سالهای شصت در تهیة آن بهعنوان فیلمبردار حضور داشت، محصول کارگردان تاجیک، صحبت حامداف، با نام «واخوری در نزد مسجد کهنه» است. درک زائور از سوژه، درکی منطقی بود و قدرت تحلیل وی باعث میشد که تمام وقایع بهصورت یک رشته و زنجیرة منطقی و پیوسته تجسم یابد. زائور دخته طی ده دوازده سال اخیر و بعد از بازنشسته شدن بهصورت جدیتر به هنر عکاسی روی آورد و در بایگانی او هزاران عکس گوناگون محفوظاند.
زائور دخته,فیلمبرداری,عکاسی
https://www.rudakijournal.ir/article_21679.html
https://www.rudakijournal.ir/article_21679_785e91e9d5fc4b3257a1bda62c71059d.pdf
رایزنی فرهنگی سفارت جمهوری اسلامی ایران در تاجیکستان
رودکی: پژوهش های زبانی و ادبی در آسیای مرکزی
9
20
2008
10
01
سیدرضا علیزاده
165
182
FA
پیوند
گلمراد
استاد دانشگاه روزنامهنگاری دانشگاه ملّی
تاجیکستان
سیدرضا علیزاده یکی از سرشناسترین روشنفکران و معارفپروران تاجیک است. او در سال 1887م در ناحیۀ باغشمال سمرقند در خانوادهای هنرمند به دنیا آمد، در همین شهر کسب علم کرد، زبانهای گوناگون (حدود هفت زبان) را آموخت و با مطبوعات ایران و آذربایجان و دیگر ممالک شرق آشنایی پیدا کرد. علیزاده از روزهای نخست تأسیس نشریههای معارفپرور تاجیک، <em>سمرقند</em> و <em>آیینه،</em> بهعنوان مسئول بخش تاجیکی ایفای وظیفه میکرد و درد فارسیزبانان آسیای میانه را به روی صفحه میآورد. او بیشتر به مسائل مکتب فارسیزبانان توجه نشان میداد و در این نشریهها مشکلات این مکتبها را بررسی میکرد. تأسیس دولت شورایی که به برابری حقوق همة ملتها و تأسیس مکتب، مطبعه و مطبوعات به زبان ملی تأکید میکرد، توجه علیزاده را بیشتر به خود معطوف داشت؛ تا اینکه در سال 1919م به نشر نخستین هفتهنامة تاجیکی، <em>شعلة انقلاب</em>، مبادرت کرد. هدف اصلی این روزنامهنگار عدالتپرور هدایت همملتان به آموختن علم و معارف زمان و اصلاح هرچه سریعتر کمبود و نارساییهای حیات اجتماعی بود. بیشتر مقالههایی که وی به نگارش درآورده، در راستای تحقق این اهداف است. او همچنین بهعنوان دبیرمسئول در طبع و نشر نخستین روزنامة عاموی تاجیکی به نام <em>آواز تاجیک</em> (1924) و در تأسیس نشریات دولتی تاجیکستان (1925) فعالانه شرکت داشته است. علیزاده مؤلف <em>کتاب نخستین</em> (الفبای تاجیکی دورة شوروی) و صرف و نحو تاجیکی نیز است.
سیدرضا علیزاده,شعلۀ انقلاب,آواز تاجیک
https://www.rudakijournal.ir/article_21680.html
https://www.rudakijournal.ir/article_21680_e4830334458cee3933a807aecd5e9df4.pdf
رایزنی فرهنگی سفارت جمهوری اسلامی ایران در تاجیکستان
رودکی: پژوهش های زبانی و ادبی در آسیای مرکزی
9
20
2008
10
01
جز خاموشی علاجی دیگر نداشت...
183
202
FA
پیوند
گلمراد
استاد دانشگاه روزنامهنگاری دانشگاه ملّی
تاجیکستان
رحیم هاشم، ادبیاتشناس، مترجم، روزنامهنگار و محرّر معروف تاجیک، در سال 1908م متولد شد و در سمرقند به کمال رسید. جوانی او مقارن با دورانی است که در این مرکز باستانی فارسیزبانان تحول و دگرگونیهای چشمگیری رخ داده بود. رحیم هاشم در رشد و نمو مکتب و معارف، مطبوعات و نشریات، و علم و ادبیات تاجیک خدمات ارزشمندی را به انجام رسانده است. او با هدایت استادش، صدرالدین عینی، در مطبوعات نوتأسیس تاجیک در سمرقند مثل <em>آواز تاجیک</em>، <em>رهبر دانش</em> و نشریات دولتی تاجیکستان فعالانه شرکت داشته است. وی در بحثهای مطبوعات در آن سالها راجع به زبان تاجیکی و راه و اصول ساده و عامهفهم کردن زبان مطبوعات شرکت ورزید و مقالههایی در این زمینه تألیف کرد. رحیم هاشم نهتنها در رشد و تعالی مطبوعات و نشریات نوتأسیس تاجیک خدمت ارزنده کرده، بلکه اولین مقالهها راجع به تاریخ مطبوعات تاجیک را نیز نوشته است. بخش دیگر فعالیت رحیم هاشم مربوط به ترجمة آثار پیشوایان و بنیادگذاران دولت شوروی و ادیبان خلقهای جهان است که اولین ترجمههای وی در سالهای دهة بیست سدة بیست در مطبوعات و نشریات نوتأسیس تاجیک به طبع رسیدند. رحیم هاشم راجع به فن ترجمه و مهارت مترجمان نیز چند مقاله منتشر کرده است. او همچنین مؤلف کتابهای درسی و تدوینگر کتابهای خوانش برای طلبگان مکاتب تحصیلات همگانی بوده است.
رحیم هاشم,مطبوعات,فن ترجمه
https://www.rudakijournal.ir/article_21681.html
https://www.rudakijournal.ir/article_21681_b6ddc9ac4ea6bf5de388bdf0425bd12d.pdf
رایزنی فرهنگی سفارت جمهوری اسلامی ایران در تاجیکستان
رودکی: پژوهش های زبانی و ادبی در آسیای مرکزی
9
20
2008
10
01
ثابت منافزاده، منتقد و تربیتگر.
203
214
FA
مراد
مرادی
استاد دانشگاه روزنامهنگاری دانشگاه ملّی
تاجیکستان
در شکلگیری و رشد مطبوعات معاصر تاجیک سهم و نقش روشنفکران همزبان، همفرهنگ و همدین چون ایرانیها و آذریها و ترکها و تاتارها بسیار ارزنده و مهم بوده است. اهل قلم تاجیک در ابتدای قرن بیستم نهتنها از تجربه و ذکاوت این خلقها استفاده کردهاند، بلکه در کنار نمایندگان آنها برای تشکیل مطبوعات و ادبیات اقدام به مبارزة معنوی کردهاند. ثابت منافزاده ازجملۀ چنین اشخاصی است که در تشکیل مطبوعات و نقد ادبی معاصر تاجیک سهم نظررس داشته است. منافزاده بهدلیل آشنایی با کار مطبوعاتی، در طبع و نشر مجلۀ <em>رهبر دانش</em> که شمارۀ نخست آن با نام <em>دانش و بینش</em> چاپ شده بود، نقش فعال داشت. او مقالاتی درخصوص انقلاب ادبی در این مجله به چاپ رساند. فعالیت ث. منافزاده را بهطورکلی میتوان به چهار گروه تقسیم کرد که عبارتاند از: آموزگاری، روزنامهنگاری، نقادی و نویسندگی. منافزاده تا پایان عمر (1937م) از کار ایجادی دور نشده و همچون روزنامهنگار (نویسندة مقالات سیاسی و اجتماعی) و منتقد- تربیتگر در تشکیل مطبوعات و ادبیات تاجیک در سالهای 20-30 قرن بیستم سهم ارزنده و نقش مهم داشته است.
ثابت منافزاده,مطبوعات,نقد ادبی
https://www.rudakijournal.ir/article_21682.html
https://www.rudakijournal.ir/article_21682_6f7a45920459de2235c2dd6ae682ba68.pdf