ORIGINAL_ARTICLE
محمد اقبال لاهوری و واژهسازی فارسی
علامه محمد اقبال برای مردم فارسیزبان از شخصیتهای بسیار گرامی است. او با جرئت و عزم راسخ عازم میدان شعر و ادب فارسی شده و در حضور ملای روم، عطار، حافظ و دیگران خامهفرسایی کرده است. درمورد اشعار و آثار این ادیب گرانمایه و چیرهدست سالهاست که اهل قلم بحث آراستهاند. جایگاه والای زبان و سخن در نوشتههای اقبال لاهوری اولین نکتهای است که در مواجهه با آثار این شاعر توانمند جلب نظر میکند. موضوع مورد بحث دیگر در اشعار اقبال کاربرد واژهها و عباراتی است که بیانگر مفاهیم زبان و سخن در اشعار است. در این زمینه نگاه شاعر تازه است؛ حتی خود سعی کرده است که این شیوۀ آفرینش را به خواننده تلقین کند. اقبال لاهوری با طبع درّاک خود از توانمندیهای لغت و واژهسازی زبان فارسی برخوردار شده و در کلمهسازی، بهخصوص در ایجاد واژههای مرکب، دست به ابتکار زده که در این مقاله به نمونههایی از آن اشاره شده است. بررسی این نمونهها بیانگر آن است که تازهنگاریهای این شاعر در علم و ادب به شیوۀ واژهشناسی و واژهسازی او بستگی مستقیم دارد.
https://www.rudakijournal.ir/article_20623_861d09b542b5e308f6fe12025b20eb26.pdf
2006-09-01
7
10
اقبال لاهوری
واژهشناسی
واژهسازی
سلیمان
انوری
1
استاد دانشگاه ملی تاجیکستان
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
نگاهی دوباره به طرح «تدوین فرهنگ ریشهشناختی زبان فارسی» (نقد مقاله)
نوشتۀ حاضر با هدف نقد و تحلیل مقالۀ «دربارۀ فرهنگ ریشهشناختی زبان فارسی و ضرورت تدوین آن» تألیف بهمن سرکاراتی که در سیزدهمین شمارۀ نامۀ فرهنگستان چاپ شده، به نگارش درآمده است. نگارنده با تأکید بر اینکه عنوان اصلی مقاله با موضوع و محور اصلی آن همخوانی کامل ندارد، دربارۀ عدم شفاهیت تعاریف بیانشده از واژهها و اصطلاحات اصلی بهکاررفته در متن، یعنی «فرهنگ»، «ریشهشناسی»، «زبان» و «زبان فارسی» بحث کرده و ذیل عناوینی مستقل بدانها پرداخته است. به نظر نگارنده، در مقالۀ مورد بحث تعریف فرهنگ بسیار مبهم و پیچیده است. درمورد «ریشهشناسی» نیز تاریخچهای از اولین عناصر شکلگیری این روند تاریخی در مقدمۀ مقاله آمده؛ اما مؤلف در پرداختن به اصول تدوین فرهنگ ریشهشناختی از ذکر برخی اصول اساسی چشمپوشی کرده است. در حوزۀ زبان نیز نگارنده با اشاره به اینکه ورود یک واژۀ دخیل، آنهم از یک زبان غیرخویشاوند به مجموعۀ واژگان و بلکه منظومۀ یک زبان جز اطلاق لفظ بر معنی، جایگاه دیگری ندارد، یادآور میشود که در این مقاله در تفریق واژههای دخیل در زبان فارسی و تقسیم آنها به دو گروه «واژههای دخیل منسوخ» و «واژههای دخیل رایج»، نه ادبیات کلاسیک، بلکه «زبان و گفتار رایج و امروزی» معیار قرار گرفته است؛ حال آنکه ریشهشناسی واژههای دخیل آن هم از زبانهای غیرخویشاوند نتیجهای دربر ندارد و اگر قرار است کاری در این زمینه صورت گیرد، بهتر است در قالب مجموعهای جداگانه باعنوان «فرهنگ ریشهشناختی واژههای دخیل در زبان فارسی» باشد. همچنین، مؤلف این مقاله علاقۀ وافری به گنجاندن اسامی خاص در فرهنگ مورد بحث دارد که چنین طرحی در قالب این فرهنگ نمیگنجد.
https://www.rudakijournal.ir/article_20625_9d154eda6a92669e88172937eadc4b45.pdf
2006-09-01
11
40
نقد
فرهنگ
ریشهشناسی
زبان فارسی
عبدالرحیم
بهروزیان
1
استادیار
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
فرهنگنویسی فارسی در قلمروی زبان فارسی
در این نوشته، «تاریخ تحولات فرهنگنویسی فارسی» در قلمروی زبان فارسی بررسی میشود. با مقایسۀ قدیمیترین فرهنگهای فارسی با فرهنگهایی که در سدۀ بیستم نوشته شدهاند، میتوان کل تاریخ فرهنگنویسی فارسی را به دو دورۀ «سنتی» و «علمی» تقسیم کرد. منظور از فرهنگنویسی سنتی دورهای از فرهنگنویسی فارسی است که از قرن چهارم و پنجم هجری آغاز شد و تا پایان قرن سیزدهم هجری ادامه یافت. فرهنگهای این دوره هم ازنظر قالب و هم ازنظر محتوا معمولاً تکرار فرهنگهای قبلی بودهاند. در فرهنگنویسی علمی، نوشتن کتاب لغت یا فرهنگ جدید تنها زمانی قابل توجیه است که با آن بتوان تحولی ایجاد کرد. با توجه به این نکات فرهنگنویسی امروزه ازنظر زمانی به دو گروه فرهنگهای تاریخی و فرهنگهای معاصر تقسیم میشوند که ناظر به پیدایش زبانشناسی تاریخی و زبانشناسی همزمانی است و ازنظر مخاطبشناسی به سه دستۀ فرهنگهای عمومی، فرهنگهای تخصصی یا موضوعی و فرهنگهای جامع تقسیم میشوند. دورۀ تحول و تجدد فرهنگنویسی در ایران از زمان قاجاریه آغاز شده و تا به امروز ادامه یافته است. در سال ۱۳۰۵ش، در شبهقاره کتاب لغتی باعنوان فرهنگ نظام نگاشته شد که مؤلفش آن را نخستین فرهنگ جامع زبان فارسی خوانده است. یک دهه بعد از اولین چاپ این فرهنگ، فرهنگستان زبان تشکیل شد که دورۀ اول و دوم آن به «فرهنگستان اول» و «فرهنگستان دوم» شهرت یافته است. «فرهنگستان سوم» نیز در دهۀ شصت تشکیل گردید. فرهنگ ناظمالاطبا، فرهنگ دوزبانۀ حییم، لغتنامۀ دهخدا، فرهنگ فارسی معین، فرهنگ تاریخی زبان فارسی، فرهنگ الفبایی قیاسی زبان فارسی فرهنگ دوزبانۀ نشر نو و هزاره مهمترین فرهنگهایی هستند که پس از تأسیس فرهنگستان ایران تألیف شدهاند. بررسی روند تحول فرهنگنویسی در ایران نشاندهندۀ آن است که فرهنگنویسی فارسی در آینده بهسوی علمی شدن و تخصصی شدن گام برخواهد داشت.
https://www.rudakijournal.ir/article_20629_b67b2a47e202683fcea780bdc3411b5b.pdf
2006-09-01
41
70
فرهنگنویسی
زبان فارسی
تحول و تجدد
مرتضی
رزمآرا
1
استادیار
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
نکتهای چند دربارۀ فرهنگ شرفنامه
فرهنگ شرفنامه تألیف ابراهیم قوامی فاروقی ازجمله آثار گرانمایۀ زبان و ادب فارسی است که نگارش آن در سال ۸۷۸ق در بیهار هند بهپایان رسیده است. منابع علمی اطلاعات مختلفی دربارة شرفنامه و مؤلف آن بهدست دادهاند؛ ازجمله اینکه قوامالدین فاروقی آن را به شرف مرشد خویش، شرفالدین احمدبن یحیی منیری، شرفنامۀ منیری نامگذاری کرده است. در فهرستهای مختلف گنجینههای خطی دربارۀ مندرجه، شکل و زمان کتابت نسخههای گوناگون فرهنگ شرفنامۀ منیری معلومات فراوان است. مقالۀ حاضر برمبنای دو نسخۀ تاجیکستانی این فرهنگ تهیه شده است. تحلیل این دو نسخه نشان میدهد که شرفنامۀ منیری دارای ارزشهای علمی و ادبی فراوانی بوده که نشاندهندۀ ظهور مرحلۀ مهم رشد و تکامل فرهنگنویسی در قرن پانزدهم میلادی است. از ویژگیهای مهم این فرهنگ، غنای ترکیبات لغوی، بالا بودن ارزش علمی معلومات ارائهشده، ذکر حرکات لغات و تفسیر با مرادفها و اوزان و ذکر جامع معانی، کاربرد اصول شرح معانی برخی شواهد، و اقتباس از قرآن کریم و احادیث در تفسیر معنیها و شرح برخی ابیات است که در این مقاله با ذکر شاهدمثالهایی بدانها پرداخته شده است. از مجموع مطالب ذکرشده در این مقاله میتوان نتیجه گرفت علم لغتنگاری فارس و تاجیک در قرن پانزدهم تحولات عجیبی را پشت سر گذاشته و به روشهای جدیدی دست یافته است که بعدها برای ظهور فرهنگهای جامع زمینههای مفیدی فراهم کردند.
https://www.rudakijournal.ir/article_20630_e8909c517108c009bf97b884623f0271.pdf
2006-09-01
71
84
ابراهیم قوامی فاروقی
فرهنگنویسی
شرفنامه
شوکت
رستماف
1
استادیار
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
مختصری دربارة اصول علمی فرهنگ فارسی تاجیکی
فرهنگ زبان تاجیکی که در دو جلد در سال ۱۹۶۹م در مسکو چاپ شد و در سال ۲۰۰۶م در تهران بهنام فرهنگ فارسی تاجیکی بهطبع رسید، براساس اصول تازۀ علمی ترتیب یافته است. در این فرهنگ کوشش شده است تا سنتهای ملی لغتنامهنگاری از برخی جهات به درجۀ دستاوردهای علم جهانی عصر برده شود. راه و روش مؤلفان این فرهنگ را «سفارش اجتماعی زمان»، خواستهای یک دورۀ مهم تاریخ تاجیکستان ورارود معیّن کرده است. در دهههای بیستم و سیام قرن گذشته درپی تلاش پانترکیستها برای انکار موجودیت ملت تاجیک، مردم تاجیک کوشیدند با اتکا به خودآگاهی ملی با این نگرش مبارزه کنند. بسیاری از صفحههای فرهنگ زبان تاجیکی نیز به میدان همین مبارزه تبدیل یافته است. این فرهنگ اثبات کرد که زبان تاجیکی امروز بیشتر از هزار سال تاریخ دارد و از شعر رودکی آغاز شده است. یکی از اهداف ترتیبدهندگان این فرهنگ اثبات این حقیقت بود که آنچه ما امروز «زبان تاجیکی» مینامیم، همان زبان فارسی است و برای اثبات این مدعا نمایان آوردن جغرافیای تاریخی واژه یکی از اصول علمی قرار گرفت. هدف اصلی از تدوین این فرهنگ دستیابی خوانندۀ امروزی تاجیکی به اندوختههای عالی زبان و پیشگیری از دوری او از زبان مادری است. مجموع بررسیهای انجامگرفته در این مقاله راجع به این فرهنگ و ضعفها و قوّتهای آن، این نتیجه را درپی داشته است که باوجود مشاهدۀ اندکی سهو و خطا در شرح و معنیداد کلمهها و عبارتها، فرهنگ زبان تاجیکی وظیفههای بزرگ تاریخی خود را موفقیتآمیز انجام داده است.
https://www.rudakijournal.ir/article_20631_c79378605a134323e2c4c848342bd823.pdf
2006-09-01
85
92
لغتنامهنگاری
اصول علمی
فرهنگ فارسی تاجیکی
محمدجان
شکوری بخارایی
1
استادیار
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
کلیات صدرالدین عینی و احیای لغتنامۀ او لغت نیمتفصیلی تاجیکی برای زبان ادبی تاجیک
پس از وفات صدرالدین عینی مسئلۀ نشر کلیات آثار او بهمیان آمد و طی دو سال، بایگانی آثار او بهدقت مورد بررسی قرار گرفت. در سالهای ۱۹۵۴-۱۹۵۶م، در میان دستخطهای آرشیو شخصی عینی یک دسته مسوّده از کارهایی که در طی سالیان طولانی برای تألیف لغتنامۀ تاجیکی انجام داده بود، پیدا شد. به گفتۀ خود مؤلف، در کتاب مختصر ترجمۀ حال خودم، این لغتنامه 15هزار لغت را دربردارد؛ اما چون نسخۀ کامل آن در دست نیست، دقیقاً معلوم نیست عنوان آن چه بوده است. فقط در یکی از اوراق مسوّده که در آرشیو عینی باقی مانده، این اثر لغت نیمتفصیلی تاجیک برای زبان ادبی تاجیک نامیده شده است. در مقالۀ حاضر، نگارنده بهتفصیل به تبیین روش خود برای تهیه و تکمیل علمی این لغتنامه پرداخته است. طبق گفتۀ او، مندرجات این کتاب بیش از 11هزار لغت است که 50 درصد این لغتها از زبان زندۀ خلق تاجیک و 50 درصد دیگر از کتابهای لغت و ادبیات گرفته شدهاند. نیمۀ 50 درصد دوم لغتهایی هستند که برای فایده بردن از ادبیات کلاسیک تاجیک بهکار برده میشوند و نیمۀ دیگر نیز لغتهایی هستند که فعلاً در ادبیات نفیسۀ امروز تاجیک بهکار میروند؛ اما معناهای آنها برای عامۀ نوسوادان روشن نیست. نگارنده در پایان یادآور شده است که لغتهای زبان زندۀ تاجیک که در این کتاب گرد آمده، خزانة زبان زندۀ خلق است که هنوز دستنارسیده است.
https://www.rudakijournal.ir/article_20632_138343ba44e5bafe9341ea9495eda83a.pdf
2006-09-01
93
102
لغتنامۀ صدرالدین عینی
لغت نیمتفصیلی تاجیک برای زبان ادبی تاجیک.
کمالالدین
عینی
1
استادیار
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
مشکلات واژهگزینی و اصطلاحسازی در تاجیکستان
بهوجود آمدن اصطلاح «ادبیات تاجیک» در سال ۱۹۲۴م سبب دوری تاجیکان از اصطلاح تاریخی «ادبیات فارسی» شد؛ ازهمینرو، برای از میان بردن کجفهمیها و اغواگریها اصطلاح «ادبیات فارس- تاجیک» بهوجود آمد که هم مضمون چندهزارسالۀ «ادبیات فارسی» را انعکاس میداد و هم ترکیب نوزاد «ادبیات تاجیک» را هممعنای آن میکرد. در این زمینه توجه به همبستگی ترکیبهای ادبیات فارسی و ادبیات تاجیک بسیار حائز اهمیت است. هماکنون که زبان تاجیکی از قیدوبند رها شده و راه دادوستدهای فرهنگی با همۀ کشورها باز شده است، میتوان واژهگزینی و اصطلاحسازی را در دایرۀ نو امکانات داخلی این زبان رواج داد. از آنجا که زبان عاری از اصطلاحات علمی هرگز کامل نیست، زبان تاجیکی نیز برای کامل شدن نیازمند احیای زبان علم و معادلسازی اصطلاحات علمی و فنی رایج در زبانهای گوناگون دنیاست که در این مقاله به نمونههایی از این واژهسازیها اشاره شده است.
https://www.rudakijournal.ir/article_20633_8e21d14a3b4820a716f1b7242e39d74a.pdf
2006-09-01
103
108
ادبیات فارس- تاجیک
واژهگزینی
اصطلاحسازی
سیدجعفر
قادری
1
استادیار
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
نگاهی کوتاه بر ملخّصاللّغات (نقد کتاب)
این مقاله نقد کتاب ملخّصاللّغات تألیف حسن خطیب کرمانی است که به اهتمام سیدمحمد دبیرسیاقی و غلامحسین یوسفی به سال ۱۳۶۲ بهچاپ رسیده است. این کتاب از فرهنگهای عربی به فارسی است که به گفتۀ مصصحان، احوال مؤلف و زمان تألیف آن معلوم نیست؛ اما در پایان کتاب آمده که در سنۀ ۹۳۸ق در شهر کرمان کتابت شده است. این فرهنگ کوچک که بیش از 4هزار لغت را در خود جای داده، بسیاری از لغات و معانی مهذّبالاسماء را نقل کرده است. نگارندۀ این مقاله درضمن مطالعۀ این کتاب به نکتههایی دست یافته که بهترتیب صفحه بدانها اشاره کرده است. در این اثر بهدلیل اینکه مصصحان بههنگام دادن ترتیب الفبایی دقیق به لغات، ترتیب نسخۀ اصل را بهدقت توصیف نکردهاند، مشخص کردن مواردی که احتمالاً خود مؤلف ملخّصاللّغات یا کاتب آن در نقل از مراجع دچار لغزش شدهاند، ناممکن شده است؛ ازهمینرو، نگارنده به ذکر موارد نادرست بههمراه شاهدمثالهایی از منابع دیگر بسنده کرده است.
https://www.rudakijournal.ir/article_20634_8d87966ccea9a02af41ad49b2a8489d3.pdf
2006-09-01
109
126
فرهنگ
ملخّصاللّغات
نقد
مسعود
قاسمی
1
استادیار
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
سیری در فرهنگ آثار جامی
لغتنگاری فارسی تاجیکی تاریخی خیلی قدیمی و غنی دارد؛ اما لغتنامه یا فرهنگ آثار یا اثر جداگانۀ شاعران و ادیبان خیلی کم تدوین و نشر شده است. فرهنگ آثار جامی در لغتنگاری تاجیک، اولین فرهنگ نسبتاً کامل منسوب به آثار یک ادیب بهشمار میرود. فرهنگ مذکور 15هزار کلمه و عبارت را دربر گرفته، از دو جلد عبارت بوده و در آن کلمات و عبارتها براساس حروف الفبا تنظیم شده است. در این مقاله، بهطور انتخابی شرح و تفسیر برخی واژههای این فرهنگ در مقایسه با فرهنگ زبان تاجیکی ذکر شده است. در پایان مؤلف به این نتیجه رسیده که فرهنگ آثار جامی خصوصیتهای زبان آثار بدیعی شاعر را بهقدر کافی بازتاب نموده است؛ ازاینرو، نشر این اثر برای شناخت آثار جامی منبعی ارزشمند محسوب میشود.
https://www.rudakijournal.ir/article_20635_873d432702f7bab6962da9d13c6f866e.pdf
2006-09-01
127
136
لغتنگاری
جامی
فرهنگ آثار
ژیلاگل
نظراوا
1
استادیار
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
فرهنگنویسی نوین تاجیک در پنجۀ سیاست صنفیتگرا
در سالهای برقرار شدن حاکمیت شوروی، پژوهش علمی زبان، ادبیات و فرهنگ تاجیکی با استفاده از دستاوردهای علم جهانی تنظیم شد و نتیجههای خوبی نیز بهدست آمد؛ اما اینهمه درزمینۀ سیاستهای حزب کمونیست اجرا میشد و از این سبب، در جریان عملی شدن آنها نتایج خوب و بد اغلب پهلوی هم بودند. تاریخ تألیف، بررسی و لغو نخستین فرهنگ تاجیکی- روسی بهنام لغت بیکتاش بازگوکنندۀ این فرازونشیب در فرهنگنویسی تاجیک است. نذرالله بیکتاش از بنیادگذاران علم فیلولوژی تاجیک است که همیشه در مقاومت با سیاست فرهنگی شوروی قرار داشت. در این مقاله که با هدف بررسی لغت تاجیکی- روسی بیکتاش به نگارش درآمده، ابتدا شرایط تاریخی تدوین این فرهنگ ذکر شده و در ادامه نظرات ا.ا. برتلس دربارۀ این فرهنگ نقد شده است. مؤلف در پایان نتیجه گرفته است که بیکتاش، بهعنوان اولین مؤلف لغتنامۀ دوزبانه و فرهنگنویسی نوی تاجیک، ضرورت تدوین لغت عمومی زبان فارسی را درک کرده و بهرغم نظر عدهای مبنی بر «صنفی بودن لغت»، «هوشیاری صنفی هنگام ترتیب لغت» و «انعکاس سیاست در لغت»، به تدوین آن همت گماشته است.
https://www.rudakijournal.ir/article_20636_628d2027582adb28a3981705015f44ec.pdf
2006-09-01
137
147
فرهنگنویسی
نذرالله بیکتاش
فرهنگ تاجیکی- روسی
عبدالخالق
نبوی
1
استادیار
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
فرهنگنگاری و زبان ادبی معاصر تاجیکی
فرهنگنگاری در زبان تاجیکی تاریخی طولانی دارد؛ اما از اواخر دهۀ بیستم عصر گذشته، ضرورت تهیه و تدوین فرهنگهای نوی زبان تاجیکی بهمیان آمد. در همایشی بانام «کنفرانس یکم آموزش کادرهای تولیدی تاجیکستان شوروی» که به سال ۱۹۳۲م در لنینگراد برگزار گردید، مسئلۀ ترتیب فرهنگهای گوناگون، تنظیم اصول اصطلاحسازی زبان تاجیکی و... بررسی شد و دانشمندان برجستهای چون الدینبورگ، برتلس، فریمان، زاروبین، یاکوبسن و... اندیشههای خود را بیان کردند. با هدف عملی کردن توصیههای این کنفرانس هیئتی زیر نظر صدرالدین عینی تشکیل شد و با هدف تهیۀ لغت روسی- تاجیکی آغاز به کار کرد. در این مقاله، مؤلف ابتدا ویژگیهای این فرهنگ را برشمرده و به بیان نظرات برتلس درخصوص این فرهنگ و نیز فرهنگ دیگری باعنوان لغتنامۀ تفسیری زبان تاجیکی پرداخته است. در ادامه، نظر سخنرانان دیگر این کنفرانس را دربارة مشکلات مربوط به ترتیب فرهنگهای دوزبانه، نظریههای نو درزمینۀ اصول لغتسازی، لزوم تألیف لغتنامۀ تفصیلی اصطلاحات سیاسی و... ذکر کرده است. در پایان نیز به مشکلات فرهنگسازی و فرهنگنگاری این دوره که متأثر از فضای سیاسی آن روزگار بوده، اشاره کرده است.
https://www.rudakijournal.ir/article_20637_29f0f119d39bc813bb6d03be5526ce51.pdf
2006-09-01
148
164
فرهنگنگاری
زبان تاجیکی
لغت روسی- تاجیکی
برتلس
سیفالدین
نظرزاده
1
استادیار
AUTHOR